یه مامان نادم وخسته

با چندتا از همکارا دورهم بودیم و بچه ها باهم مشغول بازی و هر ۱۰ دقیقه یه بار صدای دنی بلند میشد که مامااااااان اینا منو بازی نمیدن !خب چیکارکنم مثه همیشه اونا که انگار نه انگار ! کسی به بچه ش نمیگه بالا چشت ابرو ! اونم بخاطر بچه من ! منم که نمیتونم چیزی بگم مجبور بودم به بچه خودم تشر بزنم که بی صدا ! غر نزن!!!!!! آخرشم بغلش کردم با عصبانیت برگشتم حتی اون لحطه هم کسی زحمت نداد به فرزند عزیزتر از جانش بگه خب این زبون بسته ه پاشکسته رو قاطی آدم حساب کنین اینجور اشکشو در نیارین . حالا وقتی میبینمش دلم تا انتها میسوزه
مقصر منم یا مامانایی که فکر میکنن بچه هاشون ازدماغ فیل افتادن و به هیچ عنوان نباید ارور بدن ! حالم بد میشه بس که دور و برم اینجور مامانا میبینم این روزها. اونقدر افتخار میکنن به بچه هاشون که انگار خدا یکی آفریده اونم همین .. به طرف مقابل تشر میزنن که به بچه خودشون نه ! اونوقت من احمق حتی وقتی میبینم بچه م به حق نقی میزنه چون روم نمیشه به طرف مقابل چیزی بگم به بچه خودم غرمیزنم
این روزها دنیا پرشده از این مدل مامانها .جدآ چرا همه فکر میکنن فقط بچه خودشون آدمه و باقی مشتی ببعی!قربون صدقه ها برای فرزند دلبندشون ه و توپ و تشرها برای بچه مردم ! یادشون میره طرف مقابل هم برای مادرش بچه است .. عزیزه .. دوست داشتنی ه
...........................
هوا بس ناجوانمردانه سرداست.... یه هفته ای آسمون اینجا بقول گلناز برای همدردی با مردم شهیدپرور شمال یه ریزززززززززززز بارید بارید بارید دریغ از ۵دقیقه معطلی اونم از نوع تگرگی و سیل آسا ! کجا ؟ وسط دل کویر ! گرچه ما یخ کردیم اما دمش گرم
امروز آفتاب کمی رخ نشان داد و ماهم زحمت دادیم به کمرمان آقا پسر رو کول کشیدیم بردیم پارک جلوی خونه و ۱۰ دقیقه بعد نادم وپشیمان و گول خورده و یخ کرده دست از پادرازتر بازگشتی افتخار آمیز داشتیم زیر پتو !!
.........................
کمرجانمان مارا شرمنده فرموده اند ! گویی تقاص تک تک بدنشستن های دوران تحصیل .. ولوشدنهای پشت کامپیوتر.. خانه تکاهنی های بی سر و ته و ناجوانمردانه .. وضع حملهای سنگین و جانکاه را٬ همه و همه میخواهد یکجا از ما بستاند !
تو این سن یه دیسک کوچولو هم بزرگه ! خدا نکنه چهار بار خم و راست بشم و چیزی جا بجا کنم. خدا نکنه یکم بیشتر سرپا بیاستم یا ازهمه بدتر نیم ساعت بیشتر روی زمین بشینم و جابجا نشم دیگر شما پشت گوش مارا دیدی کمر ماراهم صاف و سالم دیدید !
هنوز که نه داروها درمانی بوده نه ورزشها. پسرک هم با این پای تا خرخره گچ گرفته شده قوزبالا قوز.
........................
روزها میگذره .. من همچنان درگیر تصمیمی که گرفتم .درسته مثه آهوووو توش گیر کردم اما کوتاه نیومدم هنوز . خسته ام. کلافه ام اما هنوز کوتاه نیومدم. امیدوارم بی نتیجه نمونه
هرکی میرسه بجای تشویق میگه اوووووووووووووو این چه کاری بود ! بیکاری؟ دردسر براخودت درست کردی که چی و من مانده ام با اینهمه پالس مثبت چه کنم !!!
خب اینها همه و همه کمی فقط کمـــــــــــــــــــــــــی غرغر بود برای سبک سازی ه دل بعد از ۴ روز دوری از نت (کسی باورش میشه من اونقدر اراده داشته باشم که نت ۲۴ ساعته ٬ ۴روز حتی لب تاب محترم رو روشن هم نکردم !! ) این یعنی اراده الانم اومدم یه پک بزنم حالم سرجاش بیاد !
راستی میخوام نظرتون رو راجع به پاراگراف اول حرفام بدونم ! من اشتباه میکنم یا اون مامانا؟؟
شما از کدوم مدلین ؟ راستشو بگین