روزشمار

این روزها اینقدر درگیرم و سرم شلوغه که حتی نمیرسم بیاد از روزشمار برگشتنم بنویسم ، ذوق کنم ، ثبت کنم ...

بهرحال داریم برمیگردیم

حرف خیلی زیاده که دلم میخواد بنویسم تا بعدها بخونم و بخونن بچه ها اما فکر نکنم فرصت بشه

فقط امیدوارم این مقطع زمانی که ایجاد شد یه فایده ای هم به حال و روز و اخلاق و روحیه مون داشته بوده باشه!!!! و الا جز تلف کردن وقت و عمر چیزی ازش در نمیاد!


خلاصه..تنها 5روز دیگر باقی مانده !

مهمانی داریم

گودبای پارتی دانشگاه و تدارکاتش هست

جشن یکشنبه مدرسه دانیال هست

2-3 تا نوبت دکتر هست

تنها چیزی که نیست فکر کنم وقت کافی برای جمع و جور کردنه !!!!!!!!!!

یک نفس راحححححححححححت


آرامش یعنی شکستن شاخ غول انتخاب واحد بعد یه ترم غیبت!
آرامش یعنی بعد 3روز استرس و دم صد نفر رو دیدن آخرش خودت باهزار دوز و کلک وارد سایت بشی و .....خلاااااااااااص !
یعنی آزمون دکترا بود اینقدر استرس و اذیت نداشت بخدا

البته میدونم اینا همش آرامش قبل طوفانه!

بعد که برگشتم و دم عیدی دنبال خونه گشتم و اسباب کشی کردم و عید تموم کردم و فصل امتحانات که رسید مثه ...بوووووق .. توش موندم بعد میام میگم آرامش کیلو چند!

.................................................................................................
زیرنویس : زن داداش داریما !!!!!!!!!!!!!!!!!!   قدرشونو که میدونم اما میترسم زیادی شکر نعمت کنم زبونم لال خدا زیادشون کنه! :دییییییییییییییی

شتررررررررررررررررررق

این که شنیدید، نه یعنی دیدید ..نه یعنی خوندید! فقط صدای تماس لنگه کفشی بود بر دهان ما!  مزه ش رو نچشیدید که!!

ها ! 

بمیره این گوگل کروم که شکلک هم نداره !

زیرنویس بعدی : تازه یه فامیل شوهرم داریم ..به همه چی میمونه الا فامیل شوهر !! 

یعنی فک کن تا نصف شب بشینه سایت زیرو رو کنه برات دنبال انتخاب واحد

هه

جیگر هرسه شون رو باهم گاز گاز!

مرسیییییییییییی :* :* :*

هی میخوام بیام بپستم نمیشه!

یکی این حس مارو پیدا کنه پیلییییییییییییییییییز

خودمم از این وضع خسته شدم

حس و حالی که نیست...


ادامه نوشته