پیش غذای برنامه آبرنگ


خستگی راه رو که فاکتور بگیری اینقدر خوش گذشت که نوشتن چند دقیقه کافی نیست !
پس فعلآ اینو داشته باشین برمیگردم با همه عکسها و تعریف کل ماجرا
فقط !
ممنون از فاطمه جون
و تک تک دوستانی که باهاشون آشنا بودم .. اشنا شدم .. و اونهایی که پیامک مارو تحویل گرفتن !!!!!!!
و ممنون از زن داداش جان که خونشو کردیم کاروانسرای فقط خوردیم و خوابیدیم و رفتیم بیرون ! حتی درست ندیدیمشون داداش جانمون که کلهم روهم کنی ۵ساعت هم رویت نشد
یه عکس کاملآ دزدی !! و تکراری فقط برای اثبات حرفام ! (دستت درد نکنه فاطمه جون بابت عکسا
)
فدات بشمممممم که اینقده ذوق کرده بودی اما اون آخرا دیگه داشت پشتک وارو میزد رو صندلی ! از خستگی
اینم پایان نامه !
وقتی همه رفتند و ما ماندیم و دوتای پای چلاخ !چون نمیتونستیم بریم ولو شده بودیم ! (اونایی که کفشامو دیده بودن میفهمن دیدم همه با کتونی و ورزشی اومدددن !!!!
) دنی هم از فرصت استفاده کرده تند تندعکس میگرفت .. و مثل عکاس مجله شهرزاد از دینا میخواست که ژست مورد نظرشو بگیره !
....................................................
کامنتها رو هم نمیرسم فعلآ جواب بدم . قول میدم برگردم تک تک محبتهاتون رو بی جواب نمیذارم . دعا کنین این دوتا امتحان هم بخیر بگذره .
پیشاپیش عیدتون مبارک فردا تولد همسری ه ... تولدش مبارک گرچه مثلآ اینجا رو نمیخونه و نمیدونه
یعنی میدونه اما لطف میکنه و نمیاد تا من راحتتر باشم
پس یکشنبه با پست اصلی میام