اردی بهشت
دلم برای اینجاخیلی تنگ شده
بااینکه میدونم پیغام جدیدی نیست اما هرروز میام و سری میزنم
دلم میسوزه برای خلوت وسوت وکوری اینجا
اما بدم میاداز نوشته بی عکس،بلاگفاهم که خودشوبه معنی واقعی ...کرده! اذیت میکنه
اکثروبلاگهای ادلیستم ماه به ماه آپ میشن،یاکلا تعطیل شدن
از برکات وجود شکبه های اجتماعیه!میدونم
امامن اینجارونمیبندم
اینجاحکم دفترچه خاطراتمو داره،اونم در تنهاترین شرایط
شده سالی یکباربنویسم
....
بچه ها بزرگ شدن ودیگه نمیشه از شیرین زبونی ها وجملات خنده دارشون نوشت، اما سوالات فلسفی وممتد دینا همچنان ادامه داره که اغلب نوشتنی نیست!!!!!
مثال
زمزمه های دینا باخودش...
حیف،من عمه ندارم! آخه مامانم خواهرشوهرنداره!
بایدحواسم باشه خواستم شوهرکنم یکی بگیرم که خواهرداشته باشه
مثلا بچه های دانیال عمه دارن، زنشم خواهر شوهرداره....
ٔ........
واقعا چه سعادتی! چه آینده نگری ای
+ نوشته شده در شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 10:33 توسط مامان ياسی
|
وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ