
سلام ! میبینم که وبلاگی قایمکی ما به مرحمت چفت و بست محکم دهنمون شهرت جهانی پیدا کرد یهو از مادر و آبجیو ع...بگیر ! تا این مهمون جغله ناخونده یعنی خواهرزاده م !
(اینجا چرا شکلک خاک بر سرم نداره ! ) از قرار معلوم به ما نیومده مثه یه مادر! یعنی بلاتشبیه گلاب به روم مثه یه آدم وبلاگ نویسی کنیم!
(خو وقتی خواننده هام شماها باشین بجون بچه مریم!(
)نمیتونم ژست آدم بگیرم !) هرچی میخوام ژست آدم واری بگیرم و با شخصیت بنویسم نمیشه ! ای خدا خفه ت کنه مریم که هرچی میکشم فقط و فقط از دست تو ه
بگذریم!
و اما دنی !
گفتم که بچه م اندازه مامانش حرف میزنه ماشالا : بابا. مامان . بای بای .هاپوووو . توب (توپ) ایم ایم(ماشین) دردر !!.. ام ام
(غذا) آب ! (یه خوده کشدار بخونین
) دی جی ( DJ نه ها یه چیز دیگه
) و خیلی چیزای دیگه که نیاز به ترجمه خیلی مفصل داره از دایره درک بقیه خارجه
جغله جونم یاد گرفته ماشینشو ورداره ایم ایم ایـــــــــم دور خونه گاز بده ! مسافرم میزنه تازه بچه م!(خب زندگی خرج داره دیگه
)
تا یکی شال و کلاه میکنه بره بیرون بدو جوراباشو میاره کلنجار میره با پاش و از اونوربا عجله بای بای میکنه یعنی من جا نمونم !
یه عادت داره که دیگه قدیمی شده! یه سی دی رنگین کمون داره وقتی میخوام کامل بفرستمش دنبال نخود سیا اونو میذارم ! اینجوری میشه ! آها دهن باز! دولا ! یه ساعت بدون کوچکترین حرکتی ! پلک نمیزنه تا چشاش سرخ میشه و اشکش در میاد !
هرکی دیده مرده از خنده ! بس که خنده دارمحو میشه بچه م
غذا خوردنشم که وا ویلا ! به مرحمت مهد رفتن خود کفا شده میزنه به در قلدر بازی فقط و فقط دلش میخواد قاشق بدست خودش بخوره! بلدم که نیس! فقط اخر کار یه خونه و رخت و لباس ماس مالی میمونه و یه شیکم خالی ! (اه پس کو این شکله تو سری )
راستی حرف از قلدر بازی شد از قهرکردنشم بگم ! تا قهرش میاد گاز میده میره در دسشویی ! هی هم برمیگرده همینجور غرغرکنون جیغ کشون میاد ببینه جواب میگیره یا نه
اون قهر میکنه ما نقش زمین میخندیم !
راه رفتنشم که اینهو پنگوئن قربونش برم ! باسن عقب شیکم جلو بدوبدو !
اینم دنی طبق معمول خسته از کار روزانه اونم چیزایی که بهش مربوط نیس ! یعنی جنازه کله پاچه دستگاه بخور
از این روزام چیز خاصی ندارم که بنویسم ! درس خون شدم مثلآ امتحان اولی که دیروز بخیر گذشت ! فکر کنم زبونم لال کل نمره رو بگیرم !
(البته اگه مثه این بچه کلاس اولی ها غلط املایی ها رو بیخیال شم !
مریمی سلام!!
)... امروز مهد دنی دعوتیم! دعوت شام به سبک سوئدی ! یعنی شام بپزیم ببریم دعوتی !
) ساعت ۱ شده هنوزم خیر سرم پامو نذاشتم تو آشپزخونه!.....
چندتا جوابیه!
مریم که ول معطلی ! هرچی ام میکشم از دست همینهآدم نمیشه که این بشر
حبیب : اولآ مرسی که اومدی .در مورد طراحی وبلاگم باید بگم هنوز هیچ کاری نکردم..یعنی اصلآ فرصت نمیشه این ایرادی که گفتی ایراد خود بلاگه !با هر پست منو پایین و پایینتر میره ! اصلآ شاید عوض کنم از بلاگفا برم همون پرشین از این خوشم نیومد! بابت عکسا هم نمیدونی چقدر دست کاریشون میکنم تا بشه گذاشت هم حجمشونو ۲ـ۳شیفت دست کاری میکنم هم اندازه و سایزشونو ! کلی وقت میبره نوشته های منم تقریبآ روزنویسه !(اگه به ماه و سال نکشه البته
) برا همین نمیشه همیشه عکس درست مربوط به همون پست گذاشت ...(از طرفی هم دلم میخواد عکسای قدیم رو بذارم گاهی ) اما بازم چشم
فوقش عکسا رو با تاخیر میارم !
و اما مهمون وروجک ناخونده خودم ! فاطی خانوم ! : اولآ خوش اومدی خاله جونی ! منم دلم برات شده قد یه تخم کفتر! ثانیآ خاله جونی سعی کن چشماتو زیاد باز نگه نداری و بعضی چیزا رو که نباید بخونی نخونی ! فهمیدی که !!!!
بچه اخوند بازی ام در نمیاری تا من راحت اینجا شلنگ تخته م و بندازم ! اوگـــــــــــــی؟
وای به حالت اینجا رو لو بدی ها ! والا سوغاتی موغاتی یوخدی !
فقط بیا تشویقم کن ! کامنت در برار کامنت!
خوبه جیگمل خاله ؟!