با شما ..
ما خوبیم
فقط قابل توجه اون معدود دوستایی که جدی جدی جویای احوالن ! البته اگه این کمر دردای کمر شکن بگذاره !
این یکی انگار قصد کرده از همین الان جون ما رو بگیره ! بعد اون گرفتگی تقربآ منتظر بهونه اس تا بگیره و ول نکنه ! حالا بماند که تو همین دوماه دومین اسباب کشی رو هم کردیم .مهمونا هم تازه دیروز رفتن .
اینا رو گفتم محض توجه دوستایی که گله از نبودم دارن .
و اما دوستایی که من ازشون گله دارم ! یه زمانی یه ماهه میومدم ایران .. شونصد تا دوست و رفیق پیدا میشد که آی چرا حالمون رو نپرسیدی .. دیدنمون نیومدی .. زنگ نزدی و و و و ! و همیشه باید به دور از چشم شوهر و خونواده و این و اون قرار مدار جفت و جور میکردیم بلکه انگ رفیق بازی نخوریم ! حالا 5 ماهه اینجام .. یه ماه اول که به دردسر و مصیبت تصادف گذشت اما بعد مدام گوشی به دست بودم تا این و اون رو پیدا کنم و بگم بعله ما اومدیم ! اما دریغ از یه خبر !!! فقط طنازم بود که همیشه بوده و هست ..حتی اگه من فراموش کنم.
دوستای وبلاگی هم دست کمی نداشتن ! فقط بلدن بگن کجایی بی معرفت !مثلآ اما همون بعضیا اومدن مشهد ..شصت جا براشون شماره تلفن گذاشتم اما بازم دریغ از یه خبر ! همینه که ترجیح میدم خونه نشین باشم و گم و گور !
حوصله اینجا رو هم ندارم زیاد . اینقدر دیر به دیر مینویسم که همه تازه های دنی کهنه میشه ..پس دیگه چه گفتن داره ؟
با همه اینا ممنون از اونایی که اومدن و سری زدن و تبریک عید گفتن .. من با این سرعت نت نمیتونم سایت و وبلاگ ها رو باز کنم . تو فرصت کمی که میام به یه چک آف بیشتر نمیرسم پس شرمنده همشون .. فقط میتونن از همینجا بفهمن زنده ام ! نوشین جان .. مهسا (مامان ملودی) حدیثه جان .. زهرا جان ..مامان نازگلی .. مامان بهنیا .. یاسی عزیزم و مامان پویان و همه اونایی که هنوز یاد من هستن ببخشید اگه دیدهاتون بازدیدی نداره شما لطف دارین اما نیومدن هام رو نذارین به پای کم لطفی
روز و روزگارتون خوش
شاد باشید و سلامت
فقط قابل توجه اون معدود دوستایی که جدی جدی جویای احوالن ! البته اگه این کمر دردای کمر شکن بگذاره !
این یکی انگار قصد کرده از همین الان جون ما رو بگیره ! بعد اون گرفتگی تقربآ منتظر بهونه اس تا بگیره و ول نکنه ! حالا بماند که تو همین دوماه دومین اسباب کشی رو هم کردیم .مهمونا هم تازه دیروز رفتن .
اینا رو گفتم محض توجه دوستایی که گله از نبودم دارن .
و اما دوستایی که من ازشون گله دارم ! یه زمانی یه ماهه میومدم ایران .. شونصد تا دوست و رفیق پیدا میشد که آی چرا حالمون رو نپرسیدی .. دیدنمون نیومدی .. زنگ نزدی و و و و ! و همیشه باید به دور از چشم شوهر و خونواده و این و اون قرار مدار جفت و جور میکردیم بلکه انگ رفیق بازی نخوریم ! حالا 5 ماهه اینجام .. یه ماه اول که به دردسر و مصیبت تصادف گذشت اما بعد مدام گوشی به دست بودم تا این و اون رو پیدا کنم و بگم بعله ما اومدیم ! اما دریغ از یه خبر !!! فقط طنازم بود که همیشه بوده و هست ..حتی اگه من فراموش کنم.
دوستای وبلاگی هم دست کمی نداشتن ! فقط بلدن بگن کجایی بی معرفت !مثلآ اما همون بعضیا اومدن مشهد ..شصت جا براشون شماره تلفن گذاشتم اما بازم دریغ از یه خبر ! همینه که ترجیح میدم خونه نشین باشم و گم و گور !
حوصله اینجا رو هم ندارم زیاد . اینقدر دیر به دیر مینویسم که همه تازه های دنی کهنه میشه ..پس دیگه چه گفتن داره ؟
با همه اینا ممنون از اونایی که اومدن و سری زدن و تبریک عید گفتن .. من با این سرعت نت نمیتونم سایت و وبلاگ ها رو باز کنم . تو فرصت کمی که میام به یه چک آف بیشتر نمیرسم پس شرمنده همشون .. فقط میتونن از همینجا بفهمن زنده ام ! نوشین جان .. مهسا (مامان ملودی) حدیثه جان .. زهرا جان ..مامان نازگلی .. مامان بهنیا .. یاسی عزیزم و مامان پویان و همه اونایی که هنوز یاد من هستن ببخشید اگه دیدهاتون بازدیدی نداره شما لطف دارین اما نیومدن هام رو نذارین به پای کم لطفی
روز و روزگارتون خوش
شاد باشید و سلامت
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم تیر ۱۳۸۷ ساعت 18:14 توسط مامان ياسی
|