یک روز بد



و یهو صدای جیغ دینا که مثه همیشه نبود !
نمیدونستم چیکار کنم انگار آرنجش ضرب دیده بود اصلآ اجازه لمسش رو بهم نمیداد مونده بودم به دنی چی بگم با این بازی های ناجورش ! میگفت مامان بخدا من کاریش نداشتم خودش افتاد !
منم دیدم اینجور هول کرده چیزی نگفتم اما چند ساعتی گذشت و بهتر نشد ..
دنی رو گذاشتم پیش یکی از دوستا و دینا رو بردم دکتر ٬ با دیدن عکس دست گفت گویا غضروف ارنج آسیب دیده ! فعلآ باید آتل بسته شه بی حرکت بمونه و در صورت ورم یا تشدید درد دوباره چک بشه ... نمیدونین بچه م چه زجه ای میزد موقع معاینه
دعا کنین همین باشه میترسم مویه یا ترک باشه و تو عکس نشون نداده باشه آخه خیلی ناله میکنه
شب که داشتم آروم دست دینا رو نوازش میکردم دانیال اهسته گفت :مامانی .. مامان.. ببخشید ! نمیخواستم اینجوری بشه الهی قربونت بشم با این دل نازکت عزیزم
علی کجایی .. خیلی تنها بودم امروز ......