برسرسفره پیتزا هست و نیمرو ! و دوعدد بچه ی هلاک این دو غذا و ماهم همان اول تقسیم اراضی مینماییم برای کاهش جرایم بعدی ! از قدیم گفتن علاجه واقعه قبل از وقوع باید کرد دیگه !مامااااان این سهم من بووود.. مامانییی دانیال اینه منو خورد!... این مال منه دینااااا  ووووووو ....

دنی : مامای مامان زمینش مال من ! دینا بسشه ! (برگردان فارسی : زمینش =قسمت خشک و چسبیده به ته ظرف نیمرو ! ) ودر نهایت یه مامان گرسنه و در حسرت همون یه لقمه !

................................

دنی: مامانیی ٬ محبوب یعنی چی یعنی دوست داشتنی و خواستنی مامان جان .

روزبعد : مامان مامان من فهمیدم محبوبم کیه ! لاکپشتای نینجا و مرد آهنین ! ( من --») محبوبه تو کیه مامان !فک کنم مختارنامه یا ستایش اره ؟؟

نمیردیم و معنی محبوب رو هم فهمیدیم خدا بخیر کنه موقع زن گرفتنش رو!! چه عروسی شود هییییییییییییییییی

...................................

و اما دینا : چند ماه پیش خاله جان ۲روزی مهمان مابودن وتو این ۲روز نمازشون رو بدلیل زانودرد نشسته رو میز میخوندن .. و نتیجه ----»

 مامان فدات که اینقد زود الگو میگیری

و اینهم آخرین ورژن عروسک بانماز من ٬اصرار داشت که : چاجُلمو مثه زهرا اینجولی ببند !

و اینهم قندعسلم در جشن مهد ... دورکعت نماز رو کامل بلده و قرار بود پیشنماز بچه ها باشه اما آخرین روزهاجاشو به کس دیگه ای دادن و معلوم شد بس که ریزه میزه اس بچه ها اذیتش میکردن و مربی بهتر دیده که بره صف پشتی !

قربونت برم که وسط نماز هی واسه بابات چشمک میفرستادی

دوستتون دارم .. باهمه شیطنتهای کشنده تون آتیشپاره های مــــــــــــــــــــن