تابستان خود را چگونه گذراندید!
بعله دیگه وقتی ۶ماه ۶ماه بیای بایدم همچین سلام کششششششششششششششداری بگی !
باورکنین عذرم موجه بود ! میگین نه تند تند تعریف میکنم هم شمافیض ببرین هم دلتون واسم یکم جیز بشه !
موضوع:تابستان خود راچگونه گذراندید! (اول مهر دیگه اینم اولین انشای من
)
اول از همه سفر: گفتم که از کل تابستون حداقل ۵ هفته اش رو اینوراونور تشریف داشتیم.۲هفته مشهد دنبال خونه ..۲هفته شمال هویجوری! (دیدار شیمار ) باز یه هفته مشهد ادامه کارای خونه .. ۱هفته آخر هم رفتیم عروسی (تا اینجا که همیجور خشکه شد ۶هفته !) گفتم عروســـــــــــــــی .. جای همه خالیییییی ...۳روز پیاپی شام نهار ۴۰۰ نفری
اونم چی غیر یه شب تالار باقیش همه توخونه حالا خودتون بشینین فکر کنین بنده و جاری ها و مادرشوهرجانمان چه جانی کندیم این ۳روز
یعنی یه جورایی به ۷جدو آبادخود خندیدیم که دیگر هوس عروسی شمال بنماییم !
اما گذشته از شوخی از خستگیهاش فاکتور بگیریم بدهم نگذشت مخصوصآ تو اون گیرو ویر یکم هنرنمایی هم ازخودمان ول کردیم که بسی تو چش جاریهای بی هنرمان فرو رفت هم در تزیین سالن خونه برای شب حنابندون هم تزیینات ژله پله ای روز پاتخت. چراپله ؟ چون درست زمانی که نهار ۴۰۰ مهمون داشتن و همه درگیر آماده کردن سالن بودیم بنده هی زیر میزی جیم میزدم بدو طبقه سوم بیا پایین بدووو بیا که کسی متوجه غیبتم نشه و نگه هییییییییییی بیکاااااارحالا وقت گیر آوردی واسه این قرطی بازیا !
و نتیجه چه شد ؟ یه ژله خوشگل ۷ طبقه شبیه این که واسه زینبی پخیدیم:
و ۲عدد پای کااااااااملآ شَل ! و البت برق رضایت در چشمان عروس خانوم در حین پزدادن بابت داشتن یه جاری مشهدی به این هنرمندی (ای مادررر یکی بگیره منو
)بجان خودم ۵-۶ نفر دستور تولید گرفتن ازم
تنها عکسی که از روز عروسی میتونم بذارم اینجا
زنجان: خب این از سفر عروسی ... اما بعد اون یهو گاز رو جفت کردیم به سمت زنجان (که یکی از دوستان دوران شکرت نفت علی دعوتمون کرده بود) و بعد هم به تحریک و تشویق اوشون .. به سمت همدان . زنجان که محشر بود یه شهر واقعآ قشنگ و شیک ! احساس میکردم این شهر اصلآ چیزی به اسم پایین شهر نداره ! به اندازه همدان مناطق باستانی و توریستی نداشت اما واقعآ زیباشهری بود.
اونجا رو به لطف همراهی اون دوست کمتر از یه روز گشت و گذاری کردیم و راهی همدان شدیم سر راه هم به توصیه ایشون بجای غارمعروف علیصدر راهی غار کتله خور شدیم که محشرررررررر بود خیلی زیباتراز علیصدر.
رختشوی خانه زنجان
موزه زنجان دنی در کنار ماکت مقبره سلطانیه .. ارتفاع ساختمون رو دارین ؟ در مقیاس واقعیش محشر دیدنی بود !
همون سلطانیه واقع در جاده زنجان همدان که البته در عکس ارتفاع بنا مشخص نیست
همدان هم اینگونه گذشت : تو برو من تو ماشین بابچه ها هستم !!!! هان ؟ کی؟ کجا ؟ این جمله معروف همسرجان بود که دم هر محل تاریخی باستانی برای بازدید میرسیدیم تکرار میکرد انگار اومده دم بانک تا یه کار اداری انجام بدم و منو برگردونه! باباطاهر.. بوعلی .. گنجنامه.. هکمتانه ! میبینین تورو خدا چه میکشیم با این شوی بی ذووووق !
کلآ یه روز همدان بودیم و باز کله کردیم سمت ولایت ! بازخدا رو شکر همینقدر حرفمان را ارج نهاد و شبی در تهران ماندگار شدیم و دیداری با برادر عزیزتر از جانمان تازه کردیم .. چقدر دلم براشون تنگ شده بود و خوشحال بابت رفتنمون
.. بماند چرا !
بعد از این همه دور دور عباسی هنوز به خانه نرسیده علی عازم مشهد شد بابت دفاع دوتا از دانشجوهای ارشدش و من هلااااک ازسفر گفتم عمرآ بیام !ودرهمین گیر و دار زن دوواش جانمان زنگیدن که چه نشسته ای عمه که فردا تفلد داریم ! ای بگردم زینبی عمه رو که ۲ساله شده
اخ بگردم این ژست گرفتنتو بلااااااااا در ضمن این همون لباس مامان دوزه اس که وصفش بود پفکی و باله ای مثلآ انصافآ از لباس خودم بهتر شد ام چون همش قیرمیییزه درست دیده نمیشه
.. خلاصه رفتیم و بسی خوش گذراندیم اصلنم خسته نشدیم اصلنم ازمون به عنوان کاگرساعتی بهره کشی نشد اصلنم غر نزدیم ! ها!!
شترررررررررررررررررق (زن داداش جان دمپایی ت اینجاس بیا
)
بعدشم بگم که به محض بازگشت غرور آفرینمان به خانه مسیولین محترم تاسیسات تشریف آوردن برای نصب پکیج و چون خر ما دمش رو همون کودکی از دست داده بود کار نصفه روزشون ۳روز طول کشید اونهم با فضاحت و کثیفکاری فجیحانه ! و بلایی که عروسی و جاری و سفرو زن دوواش و تولد نتونستن برسر مابیاورند این کارگران بی شعور بر سرمان آوردند !
یک خانه تکانی کامل و بعد هم بستر !!!
چقدر من حیوونکی ام میبینین ؟ فرداهم جاتون خالی یه مهمانی مفصل داریم که لطف فرمودن بخاطرتعلل و دیرکرد ما خودشان خود را دعوت فرمودن !! هاا !
این بود انشای من! من که کمی سبک شدم شمارو نمیدونم چقدر سنگین شدین ! حسن ختام چندتا عکس زیرخاکی میخواستم بذارمکه دیشب پیداکردم که خودمو حسابی هوایی کرد اما عکسای این پست زیاد شد بشاه پست بعد که موضوع خاصی هم داره !
منتظر باشین