تاحالا شده از خواب بیدارشین حال نداشته باشین حتی آبی به صورت بزنین !
تاحالا شده یه دوست سراغتون رو بگیره حتی حسش نباشه یه کلمه حرف بزنین باهاش
تاحالا شده برین بیرون حتی حس قدم از قدم برداشتن نداشته باشین ؟
تاحالا شده حتی حس خوابیدن هم نداشته باشین ؟
خب ... من رسما هنگ کردم ! تعطیله تعطیـــــــــــــــــــل !
علی تو این ۲هفته ۲تا مقاله رو تموم کرد و مراحل اولیه تز رو ! ببینین چه استرسی رو من و اون بود تو مدت دنی بچه بابا که بماند چقدر بابت این اذیت شد و اذیت کرد .
امتحانای خودم شروع شده و بنده تو این وضعیت این ترم رو رسمآ بیخیال شدم ! یکی از دوستا لطف کرده دم رفتن تو این گیر و ویر یاد خیاطی بنده افتاده و ۳ دست لباس آورده برای دوخت ! تازه منو کشف کردن انگار !
پاییز هم با همه زیباییش به آخر رسید و زمستون طبق معمول با عجله با یه برف کوچولو اما سرمای کشنده ش رسمآ بساطش رو پهن کرد . عاشق جشنواره رنگ برگای پاییزم و آفتاب زیبای سردش حیف زمستون اینجا بسی قلدرست و عریض و طویل !دو ماه نشده بساط پاییز رو بزور هلش میده که بره
هوا تاریک شده روزا کوتاه قد یه لنگ جوراب و سرد عین طبقه بالای یخچال ! اینم یه علت گنــــــــــــــــده برا هنگیدن من !
اما
خدا رو شکر اینقدر بزرگ شدم که این روزای دلگیر رو نذارم به حساب غم زندگی ! نگاه که میکنم دلم سالمه ! تاریک نشده ..قشنگه و آروم ..فقط مخم قاط زده ..زمان میخوام ..شایدم یه شارژر
.................................دنی...............................
یکسال پیش ..دنی مبهوت و خمار در تماشای رنگین کمان

یکسال بعد : دنی و باز هم خماریه رنگین کمان !

باز هم یکسال پیش دقیقآ همچین روزی
(جیجل مامان در حال مسواک زدن لثه های بی دندون
)

این چند تا عکس نقدآ خدمت شما که نزنین منو بابت پست بی دنی ! قول میدم زود خوب بشم و بیام
خــــــــــــــــــــب اینم سوپرایزی که گفتم !! خونه جدید چطوره ؟! خوشمل شد اتاق ناناسم ؟!
دستت طلا بهاره جونی مرسی گلم