عکس مسابقه
ماجرا از این قراره کـــــــــــــــــــــــــــــــــــه : یه نیمچه مسابقه بود تو برنامه آبرنگ وقرار بود عکس بچه ها رو با گریم شبیه باباهاشون نشون بدن .فاطمه جونم لطف کرد و مارو درجریان قرار داد ماهم لطف کردیم بچه ها رو خط خطی کردیم و عکسارو فوری رسوندیم . خط خطی چرا ؟ چون باباشون که اصلآ ریش سیبیل نداره من چجوری میخواستم اینا رو اون ریختی کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خلاصــــــــــــــــــــــــــــــه
بعد هم مثل این آدمای ندید بدید و ذوق زده به هرکی دستمون میرسید اس دادیم که آی فلانی مارو ببین !
غافل از این که بچه ما فقط برا خودمون شیرینه و مهم نه برا بقیه !![]()
یه عده سرکاربودن ٬یه عده سرکار گذاشتن ! یه عده ماهواره نداشتن یه عده هم شبکه دیجیتال ! خیلیا حتی زحمت نکشیدن یه اس در حد اوهوووم جواب بدن
بعضیام فرداش اس دادن که خب حالا چی میگی تو ؟!!!
درکل شما بذارین به این حساب که ما مثه بعضیا تلویزیون و جام جم دم دستمون نیست که فرت و فرت بچه هامونو ببریم برنامه ! ندید بدید بودیم و ذوق زده !والا اصلآ فکر نمیکردیم برای شماهم مهمه .
خلاصه در نهایت فقط آقای برادر موفق به دیدن برنامه شدند و ننه طهورای معروف (همون زن داداش ه زن داداش!
) این فامیل دور رو تو کلاه قرمزی یادتونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همون !![]()
اما دمت گرم که از خیلی فامیلای نزدیکم نزدیک تری فامیل ه دور ![]()
![]()
حالا اینم عکس برا اونایی که واقعآ عذرشون موجه بود و برای ثبت در دفترخاطرات دردونه ها![]()

شمافقط داشته باشید اسم کتاب رو
آی باباش حاااااااااال کرد !

هی بهش میگم اینطور بشین اینجوری کن آخر کار میگه ببین مامان ! داشتم تو کامپیوتر کارت بازی میکردم !!!!!!
پدرصلواتی تو همون اوضاعم نهایت سواستفاده رو میکرد ! ![]()

ماقرار بوده اینارو شبیه باباشون گریم کنیم !
وحالا شما تصور کنین آقای دکتر رو در کسوت تعمیکاری ! میتونم قسم بخورم تو عمرش دستش به آچار نخورده !

ودیناخانوم ه شدیدآ اخمو و شاکی که منو مثه آقاها نکن ! من دخترم ![]()


باقیش ادامه مطلب





وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ